#معرفی_کتاب
#سقای_آب_و_ادب
#سید_مهدی_شجاعی
سقای آب و ادب؛ روایتی دلنشین از عباس ابن علی... این کتاب شما را درست وسط نینوا می برد تا لحظاتی از نزدیک از چشم زینب و حسین و تمام فرشتگان به عباس بنگرید و با او زندگی کنید.
تجربه ی لطیف ترین لحظات کربلا...
در جایی از کتاب هنگامی که امام به بالین عباس غرق در خون می رسند می خوانیم:
- عباسم!ستون استوار هستی ام!
+شرمسارم از این حال و روز مولایم! کمترین اقتضای ادب، ایستادن تمام قد پیش پای شماست.
-این پیکر به خون نشسته ات استاد ایستادگی است و همه مردان عالم را معلم مردانگی!
+ جانم فدای چشمهایتان! چرا گریه می کنید؟
- چه آورده اند بر سرت تنها ذخیره ی اخوتم؟
عباس من! دستهایت کو؟!
+ به شوق دیدار شما، دست و پا گم کرده ام.
-سرت!؟ چه به روز سرت آمده عباس؟
+سر را چه منزلت پیش پای عشق شما؟!
-بگذار این تیغ ها و تیر هارا از تن و بدنت بیرون بکشم.
+این ها نشان های عشق شماست بر پیکر من. عمری چشم انتظار دریافت این نشان ها بوده ام...
ارسالی از خانم تنهایی_دانشکده توانبخشی
معرفی دیگری از سقای آب و ادب را اینجا ببینید💚