#برشی_از_کتاب 📚
ﺧﻮﺩﺕ ﮔﻔﺘﻲ ﻳﻪ ﺷﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﯼ ﺗﻮ ﻭ ﻣﻮﻧﺲ ﺭﻓﺘﻪﺍﻳﺪ ﺗﻮﻱ ﺩﺷﺖ ﻭ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﻨﻴﺪﻩﺍﻳﺪ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭼﻲ ﻣﯽﮔﺮﺩﻳﺪ؟ ﺗﻮ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ، ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﻣﯽﮔﺮﺩﻳﻢ.
#برشی_از_کتاب 📚
ﺧﻮﺩﺕ ﮔﻔﺘﻲ ﻳﻪ ﺷﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﯼ ﺗﻮ ﻭ ﻣﻮﻧﺲ ﺭﻓﺘﻪﺍﻳﺪ ﺗﻮﻱ ﺩﺷﺖ ﻭ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﻨﻴﺪﻩﺍﻳﺪ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭼﻲ ﻣﯽﮔﺮﺩﻳﺪ؟ ﺗﻮ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ، ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﻣﯽﮔﺮﺩﻳﻢ.
#معرفی_کتاب📕
#رهش
رهش جدیدترین اثر رضا امیرخانی ،داستان زوجی معمار است با فرزندی که بیماری تنفسی دارد.امیرخانی در این کتاب به بیان اینکه چه اتفاقی برای شهر در حال رخ دادن است میپردازد و آنچه که ما با تهران و خودمان میکنیم را به مجازاتی قدیمی به نام خودبس تشبیه میکند.
لیا ،شخصیت اصلی داستان، زنی میانسال است که با ساخت و ساز بیرویه مخالف است و به دنبال شهریست که در آن خانههای قدیمی مادربزرگها و باغها و فضاهای سبز جایشان را به برجها ندادهاند،بچه های همسایه بعدازظهرها در حیاط جمع میشوند و بازی میکنند و...
اما این شهر عوض شدهاست...
+داستانی گیرا و دلنشین دارد و نویسنده با تشبیهاتی که استفاده کرده، آن را زیباتر کرده است. با خواندنش دوست دارید آن را ادامه دهید.پیشنهاد میکنم دوستانی که این کتاب را نخواندهاند،حتما به سراغش بروند.
#برشی_از_کتاب📚
#یک_عاشقانهی_آرام
#نادر_ابراهیمی
عسل گفت: نگاه کن! به بازی گنجشکها روی برف، چه آسوده و بی خیال میخندد.
گیله مرد کوچکاندام، پاسخ داد: زمانی که کودکی میخندد ، باور دارد که تمام دنیا در حال خندیدن است، و زمانی که یک انسان ناتوان را خستگی از پای درمیآورد ، گمان میبرد که خستگی، سراسر جهان را از پای درآورده است.
چرا ناامیدان، دوست دارند که ناامیدی شان را لجوجانه تبلیغ کنند؟
چرا سرخوردگان مایلند که سرخوردگی را یک اصل جهانی ازلی_ابدی قلمداد کنند؟
چرا پوچ گرایان، خود را، برای اثبات پوچ بودن جهانی که ما عاشقانه و شادمانه در آن میجنگیم، پاره پاره میکنند؟
آیا همین که روشنفکران بخواهند بیماریشان به تن و روح دیگران سرایت کند، دلیل بر رذالت بی حساب ایشان نیست؟
من هرگز نمیگویم در هیچ لحظهای از این سفر دشوار، گرفتار ناامیدی نباید شد. من میگویم: به امید بازمیگردیم _ قبل از آنکه ناامیدی، نابودمان کند.
ارسالی از خانم احمدیان_دانشکده پزشکی
رهبر جان:
من می بینم که متأسفانه در جامعه ما، آن مقداری که شأن این جامعه اقتضا میکند، کتاب رواج ندارد.
بله، اگر ما یک جامعه بی تاریخ بودیم، جامعه ای بودیم که گذشته ای ندارد، فرهنگی ندارد، انسانهای بااستعداد و فهیم و دارای بینش و طرز فکر بالا ندارد، مثل بعضی از جوامع گوناگونی که در گوشه و کنار دنیا هستند، میگفتیم بی رغبتی ما به کتاب قابل توجیه است؛
اما جامعه ما با اییییینهمه انسانهای فرهنگی برجسته، والا، اساتید، مؤلفان، آشنایان با کتاب، شعرا، نویسندگان، علمای بزرگ، دانشگاهیان برجسته،
چرا باید در انس با کتاب اینطور باشد؟
جامعه ما اساساً یک جامعه پخته و بالغ شده است؛
یک جامعه بدوی و ابتدایی نیست.
مردم ما باید بیش از این با کتاب آشنا باشند.
🌼 من و کتاب، سید علی خامنه ای📚📖
ملا صدرا گفت:« راستش را بگو بانو!
ما عاقبت ندانستیم که شما عاشق ما شدید
یا ما عاشق شما شدیم؟»
بانو جواب داد:« دیگر چه فرقی می کند.
آبروی ما باید حفظ شود»
_درد آبرومندی را در عاشق شدن
می جویید یا نشدن؟
_البته زیباتر و آبرومندانه تر است
که شما عاشق ما شده باشی.
_پس من شدم.
#برشی_از_کتاب
#آبنبات_هلدار
#داستان_طنز
قبل از اینکه موفق شوم نامه را چنگ بزنم، ملیحه دستش را کشید؛
#ملاقات_در_ملکوت
بخشی از وصیت نامهی شهید
سلام بر زینب و برادرش ابوالفضل سلام بر مهدی صاحب الزمان و با آرزوی تعجیل در فرجش و درود بر نائب بر حق او امام خامنهای ....
قطعا شهادت گل رز زیبایی است که هنگامی که فکرمان به آن نزدیک میشود آرزوی مشاهدهی آن را داریم و زمانیکه شهادت را مشاهده میکنیم رایحهی خداوند را استشمام میکنیم صفحات روحمان به جاودانگی کشیده میشود و این میتواند یک آغاز باشد. بسیاری از ما از شهدا درس شهادت فراگرفتهایم و سعی کردند شهادت را برای ما مجسم کنند؛ بسیاری آرزوی شهادت دارند و منتظر آن هستند
ای برادرانم، ای مجاهدان راه خدا
باید هر یک از شما عنصر فعالی باشید تا پایان زندگیتان با شهادت خاتمه یابد و به خدا قسم پایان زندگی نمیشود به جز با شهادت باشد. دنیا را همه میتوانند تصاحب کنند اما آخرت را فقط با اعمال نیکو میتوان تصاحب کرد...
ارسالی از خانم تنهایی_دانشکده توانبخشی
✂️ #برشی_از_کتاب
جوانها باید به علم بپردازند.بارها من گفتهام، باز هم تکرار میکنم: اقتدار حقیقی یک ملت در گرو علم است. 👌علم است که بقیهی منابع و مایههای اقتدار را به کشور ارزانی میدارد.
#برشی_از_کتاب
دخترانههای درِ گوشی
حرفهای سخنران جشن جدیدالورودها یادش افتاد:
"دانشجوی ترم اول اگر مهارت بندگی یاد بگیرد مهارت زندگی رو حتما یاد میگیره. اگه روزی نمرهای از استاد میگیرید از نمرهای که از خدا میگیرید بیشتر اهمیت داشت، راه رو گم کردید.