هم‌اندیشان ۱۳۴۸

هم‌اندیشان راهی به سوی کتاب، فرهنگ، اندیشه

هم‌اندیشان ۱۳۴۸

هم‌اندیشان راهی به سوی کتاب، فرهنگ، اندیشه

هم‌اندیشان ۱۳۴۸

کارگروه دانشجویی کتاب و کتابخوانی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی(ره)

هر کس که با کتاب‌ها 🌺🍃
آرامش یابد، 🌺🍃
راحتی و آسایش از او سلب نمی‌گردد. 🌺🍃

🍃 "امام علی(ع)"🍃

این صفحه توسط یکی از اعضای گروه هم‌اندیشان مدیریت می‌شود.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۱۰۸ مطلب با موضوع «برش کتاب» ثبت شده است

۰۲
آذر

احضاریه

🔴📔#احضاریه 

#علی_موذنی 

#نشر_اسم

.

احضاریه در قالب اثری دینی در رفت و برگشت بین گذشته و حال، روایتی از زندگی یک روزنامه نگار نویسنده است که برای سفر به کربلا نه دعوت که احضار می شود.

موذنی در این اثر از رخدادهایی مانند زیارت و آئین راهپیمایی عظیم اربعین برای نقل داستانی از حیات حضرت زینب سلام الله علیها بهره برده است.

.

#برگی_از_کتاب 👇

باز گمش کردم دلم می خواست برایش درد دل کنم و بپرسم چرا فقط من باید این وسط مریض شوم و به آن حال بیفتم. شما که دکترید، راهنمایی ام کنید. و بگویم دکتر جان من فکر می کنم از شدت ضعف دچار مالیخولیا شده ام و به قول شما پزشک ها گرفتار سندرم حاج ناصر شده ام و ویروسی در ذهن من به فحش فعال شده است که هر چه پیش تر می روم، سلول های بیشتری را از من دربرمی گیرد. بفرما. سر و کله اش پیدا شد و این بار مشتی بادام ریخت توی مشتم و رفت. هیچ سوالی نکرد. نپرسید «خوبی؟»، نگفت «تصمیمت چیست؟»، عین فرفره رفت. چهارده تا بادام بود. دستش را خواندم. حتما به نیت چهارده معصوم. می خورم. بسیار خوب. فحشت هم نمی دهم. چون اینجا نجف است و علی هست و آه ... ‎

 #پیشنهاد 

#کتاب_احضاریه

ارسالی از خانم پورمحمد _دانشکده پرستاری 

۰۲
آذر

#برشی_از_کتاب 

#مرد_رویاها

#سید_مهدی_شجاعی

چمران:

ببین عزیز! من نمی خوام خلاف قولم عمل کنم، ولی یک واقعیتی رو بهت میگم، اگر بعد از دونستن و فهمیدن اون، همچنان سر پیشنهادت بودی، من موافقم.



پروانه: (ذوق زده)

ممنونم که موافقی! اون واقعیت هرچی باشه تاثیری تو درخواست من نداره.



چمران: 

اون واقعیت ممکنه یک کمی تلخ باشه، ولی به هر حال واقعیته و برای تو که می خوای به یکی از انتخاب های بزرگ زندگیت دست بزنی، دونستنش لازمه.



پروانه:

تو که کشتی منو! بگو!



چمران:

و اون اینه که «من مرد زندگی نیستم.»



پروانه: (جا می خورد)

یعنی چه؟



چمران:

من یک تکلیفی تو این عالم دارم که فکر می کنم برای انجام اون به دنیا آمدم. نگاه نکن به دکترای فیزیک پلاسما، نگاه نکن به پیشنهادهای وسوسه انگیز شرکت های بزرگ آمریکایی... من به زودی همه اینها رو باید بگذارم و برم.



پروانه:

کجا بری؟



چمران:

به دنبال انجام اون تکلیف.‌‌

۰۲
آذر

ابراهیم در یکی از مغازه های بازار مشغول کار بود.

یک روز ابراهیم را در وضعیتی دیدم که خیلی 

تعجب کردم.....


دو کارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود. 

جلوی یک مغازه , کارتن هارا زمین گذاشت.

وقتی کار تحویل تمام شد, جلو رفتم و سلام کردم. 

بعد گفتم : اقا ابرام برای شما زشته, این کار بار بر هاست نه شما

نگاهی به من کرد و گفت:کار که عیب نیست , بیکاری عیبه, این کاری هم که من انجام میدم برا خودم خوبه, مطمئن میشم که هیچی نیستم و جلوی #غرورمو میگیره

گفتم : اگه کسی شما رو اینطوری ببینه خوب نیست, تو ورزشکاری خییلیا میشناسنت...

ابراهیم خندید و گفت: ای بابا , همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد, نه مردم.


💞برگرفته از کتاب "سلام بر ابراهیم ,ص 43💞


شهید #ابراهیم_هادی

۲۹
آبان

اگر کسی بینگارد که جدایی دین از سیاست تفکری است خاص این عصر، در اشتباه است.

بیاید و ببیند که اینجا نیز، نیم قرنی پس از حجه الوداع، همان انگار باطل حاکم است.

حکام جور را در همه طول تاریخ چاره‌ای نیست جز آنکه داعیه‌دار این اندیشه باشند‌،اگر نه، مردم فطرتا پیشوایان دین را به حکومت می‌پذیرند و حق هم همین است. اما در اینجا نکته ظریف دیگری نیز هست. ظاهر دین، منفک از حقیقت آن، هرگز ابا ندارد که با کفر و شرک نیز جمع شود و اصلا وقتی که دین از باطن خویش جدا شود، لاجرم به راهی اینچنین خواهد رفت.

#فتح_خون

#شهید_آوینی

۲۹
آبان

رحمت واسعه


#معرفی_کتاب

#رحمت_واسعه

#آیت_الله_بهجت


👈"برای رسالت خود از شما اجر و پاداشی نمی خواهم، جز آنکه به نزدیکانم مودت و مهربانی کنید." (آیه ٢٣سوره ی شوری)

🔸🔶🔸آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند، ما بالقوه داریم. خیلی به خود مغرور نشویم. این طور نیست که آن ها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت. به خدا پناه می بریم!

👈"من کشته ی اشک هستم . هیچ مومنی مرا یاد نمی کند، مگر آنکه اشک می ریزد" امام حسین(ع)

🔸🔶🔸در مشاهده قرآن و عترت جاذبیتی است که اگر لیاقت داشته باشیم، به زیارت می رویم. معلوم نیست که پول دار پروانه ی این شمع می شود یا بی پول؛ بلکه این در اثر جذب و انجذاب محبت است. تشکیلات مهم نیست. برای آن ها بین پول دار و ندار فرقی وجود ندارد.

👈اهم آداب زیارت این است که بدانیم بین حیات و ممات معصومین(ع) هیچ فرقی نیست.

🔸🔶🔸فردای قیامت که هیچ چیز از انسان نمیخرند، اشک بر سیدالشهدا(ع) را مثل دانه ی درری برایش نقد می کنند.

👈همه چیز در دسترس ماست؛ ولی حالمان مانند حال کسانی است که هیچ ندارند...


ارسالی از خانم اکبری_دانشکده پرستاری 

۲۹
آبان

سقای آب و ادب


‍ #معرفی_کتاب

#سقای_آب_و_ادب

#سید_مهدی_شجاعی


سقای آب و ادب؛ روایتی دلنشین از عباس ابن علی... این کتاب شما را درست وسط نینوا می برد تا لحظاتی از نزدیک از چشم زینب و حسین و تمام فرشتگان به عباس بنگرید و با او زندگی کنید.

تجربه ی لطیف ترین لحظات کربلا...

در جایی از کتاب هنگامی که امام به بالین عباس غرق در خون می رسند می خوانیم:

- عباسم!ستون استوار هستی ام!

+شرمسارم از این حال و روز مولایم! کمترین اقتضای ادب، ایستادن تمام قد پیش پای شماست.

-این پیکر به خون نشسته ات استاد ایستادگی است و همه مردان عالم را معلم مردانگی!

+ جانم فدای چشمهایتان! چرا گریه می کنید؟

- چه آورده اند بر سرت تنها ذخیره ی اخوتم؟

عباس من! دستهایت کو؟!

+ به شوق دیدار شما، دست و پا گم کرده ام.

-سرت!؟ چه به روز سرت آمده عباس؟

+سر را چه منزلت پیش پای عشق شما؟!

-بگذار این تیغ ها و تیر هارا از تن و بدنت بیرون بکشم.

+این ها نشان های عشق شماست بر پیکر من. عمری چشم انتظار دریافت این نشان ها بوده ام...


ارسالی از خانم تنهایی_دانشکده توانبخشی 



معرفی دیگری از سقای آب و ادب را اینجا ببینید💚

۲۹
آبان

یا زهرا

#برشی_از_کتاب📖 

#یازهرا(س)

محمد گفت: من در عملیاتی شهید می شوم که رمز آن یازهرا (س) است. من هم فرمانده گردان یازهرا (س) هستم! 

نمیدانم چرا یکدفعه یاد این حرف ها افتادم. خیلی دلشوره داشتم. یکدفعه صدای خمپاره آمد. برگشتم به سمت نوک تپه. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود...

محمد را از سنگر بیرون آوردیم. دستم را به زیر پهلوی او بردم. شکاف عمیقی در پهلوی چپش بود. بازوی راست او هم غرق خون بود. تعجب کردم! چطور خمپاره از بالا آمده و اینطور در دو طرف بدن زخم ایجاد کرده...


گفته بود؛

جنازه من را که آوردند از حسینیه بنی فاطمه (ع) تشییع کنید. قبل از دفن لباس سپاه به من بپوشانید. پیشانی بند یازهرا (س) به سر من ببندید. در گلستان شهدا کنار سید رحمان مرا دفن کنید. پدر و مادرم مرا در قبر بگذارند، روی سنگ قبر من هم فقط بنویسید: یازهرا (س)



▪️یا زهرا (سلام الله علیها)، زندگی نامه و خاطرات شهید محمدرضا تورجی زاده

گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی


ارسالی از خانم جعفری




۲۵
آبان

دنیا تشنه حقیقت


🏴 #پیام_عاشورا -3


◾ رهبر معظم انقلاب: امروز دنیا تشنة حقیقت است. این، حرفِ یک روحانی یا یک شخص متعصب اسلامی نیست؛ بلکه حرف کسانی است که سال ها با فرهنگ غربی ارتباط، رفت و آمد، مبالده، و حتی نسبت به آن حسن نظر داشته اند. آن ها می گویند که امروز دنیای غرب در سطوح حساسش، تشنة اسلام است. ... دانشمندان، متفکرین، انسان های با وجدان، روشنفکران و جوانان، بخش های حساس پیکرة جوامع غربی هستند. 


📚 منبع: 72 سخن عاشورایی، انتشارات انقلاب اسلامی


🔊 @iranpl

۲۵
آبان

آفتاب در مصاف



☀️ آفتاب در مصاف + نسخه الکترونیکی 😍


📗 کتابی خواندنی، برگرفته از بیانات رهبر انقلاب درباره امام حسین علیه‌السلام و حادثه عاشورا.

دریافت
عنوان: نسخه الکترونیکی کتاب آفتاب در مصاف
حجم: 3.74 مگابایت


🌱 @Nojavan_Khamenei

۲۵
آبان

به بلندای آن ردا


#برشی_از_کتاب📖 

#به_بلندای_آن_ردا

💐❤💐

و قطره اشکی را نیامده از چشم می گیرد:

_امام فرموده... به یقین باز نخواهم گشت...

_یعنی قصد سفر ندارد؟

معول سربندش را مرتب می کند و مهیای رفتن:

_ پایت بیشتر بر آسمان خیال است تا زمین... همه اینها یعنی عازم مرو است... اما با اکراه... که چنین پراندوه پا به راه گذاشته و هیچ از خانواده و خاندان و یارانش را همراه خویش نکرده... و فرمود؛ بیاید بر آدمیان زمانی که عافیت را ده جزء باشد، نه جز آن در کناره گیری از مردم و یک اش در سکوت...

💐❤💐

کتاب به بلندای آن ردا

روایتی از امام رضا ع از زبان مأمون

نویسنده: سید علی شجاعی

قیمت: ۱۲ هزار تومان(بروز نیست)


ارسالی از خانم پورمحمد _دانشکده پرستاری