#معرفی_کتاب📓
#توسعه_و_مبانی_تمدن_غرب
کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب ۱۹ فصل دارد و موضوع اصلی آن بررسی مفهوم توسعهی مبتنی بر مبانی معرفتی و تاریخی تمدن غرب است.
فصل های گوناگون این کتاب طی سال ها 1364 تا 1366 به صورت سلسله مقالاتی با عنوان «تحقیقی مکتبی در باب توسعه و مبانی تمدن غرب» و به قلم آوینی در ماهنامهی جهاد چاپ می شد.این کتاب را انتشارات نشر ساقی که انتشار مجموعه آثار شهید آوینی را برعهده دارد،منتشر کرده است.
برشی_از_کتاب 📖
آزادی معنوی
اسلام دینی است که نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ بر نمی دارد.
نمی شود انسان عبادت اسلام را بگیرد ولی اخلاق و مسائل اجتماعی اش مانند امر به معروف و نهی از منکر را نگیرد، و نمی شود انسان امر به معروف و نهی از منکر اسلام را بگیرد و عبادتش را رها کند.قرآن هرجا می گوید: اَقیمُو الصَّلوٰهَ پشت سرش می گوید: اٰتُو الزَّکوٰهَ.
«اَقیمُو الصَّلوٰهَ» مربوط به رابطه میان بنده و خداست،«اٰتُو الزَّکوٰهَ» مربوط به رابطه میان بنده و دیگر بندگان خداست. یک نفر مسلمان، هم باید یک رابطه دائم و ثابت میان او و خدای خودش برقرار باشد و هم باید یک رابطه ثابت و دائم میان او و جامعه خودش برقرار باشد.
بدون عبادت، ذکر و یاد خدا، مناجات با حق، حضور قلب، نماز و روزه نمی شود یک #جامعه_اسلامی ساخت و حتی خود انسان هم سالم نمی ماند. و هم چنین بدون یک اجتماع صالح و یک محیط سالم، بدون امر به معروف و نهی از منکر، بدون رسیدگی و تعاطف و تراحم میان افراد مسلمان نمی شود #عابد_خوبی بود.
ارسالی از خانم رئیسی_دانشکده پرستاری
#برشی_از_کتاب📖
#حاء_سین_نون
ما هر چهار...منتظر...مضطرب....ترسان مهیای مرگ...چرا پس نمیخواند و نمیشوراند این سیل فاتحان را برما؟
_فاذهبوا فانتم الطلقاء....
نه....کاش بکشد...مثله....تکه تکه....بسوزاند....مصلوب....بشنو ابوسفیان!بزرگ خاندان امیه!امیرِ اکنون آزاد شده....اکنون رسوا....اکنون ننگ بر پیشانی....بشنو پسر حرب....
محمد بر در کعبه ایستاده و شکوه اش تحقیر همه ما:
_بروید که آزاد گشتید....
زانوهایم سست میشود...این ننگ را طوفان نوح هم از پیشانی فرزندان امیه نخواهد شست...ناله میزنم.....یاصخر لاتسلمن....
ابوسفیان مسلمان شده،او که پسر حرب،او که پسر عبدالشمس....او که از جان،دشمن محمد و هاشمیان....چه سرنوشت شومی نوشت برای فرزندان امیه الاکبر،که باید برای نوزادشان-فاذهبوا انتم الطلقاء بخوانند...
نیم جان کنار تکه شکسته ای از عزی عزا گرفته ام...خدایی که محمد و علی به ناجوانمردی از قلبمان ستاندند شکستند و....تا همیشه گردن ما افراشته نخواهد شد از سنگینی انتم الطلقاء...
تکه ای از عزی را میبوسم...برچشم میگذارم...اشک نریز خدای بزرگ روزهای سختمان....مویه نکن خدای مهربان ایام عسرتمان...معاویه روزی ننگ یابن الطلقاء را از دامن فرزندان امیه می سترد....من فرزند آزادشدگان نخواهم ماند...به تکه شکسته های تو سوگند....
ارسالی از خانم میرمرادی_دانشکده پرستاری
#برشی_از_کتاب 📕
#یا_زهرا(خاطرات شهید تورجی زاده)
یکی از مسئولین لشکر آمد و گفت:
رفقا دستشویی اردوگاه خراب شده، باید چاه دستشویی تخلیه بشه، چند نفر نیروی از جان گذشته میخوایم.
رفتیم برای ناهار، بعدهم مشغول استراحت شدیم
پیش خودم گفتم کسی که برای این کار داوطلب بشه کاربزرگی کرده.
نفس خودش را شکسته.چون خیلی ها حاضرند از جانشان بگذرند اما...
گفتم تا بچه ها مشغول استراحت هستند بروم سمت دستشویی ها ببینم چه خبره!
وقتی رسیدم خیلی تعجب کردم.عده ای از بچه ها آن جا بودند.
از هیچ چیزی هم باکی نداشتند.نجاست بود و کثیفی.اما کار برای خدا این حرف ها را ندارد.
ده نفر بودند.
تاغروب مشغول کار بودند بعد هم به حمام رفتند.دستشویی های اردوگاه همان روز راه افتاد.
بعضی از بچه ها وقتی این ده نفر را می دیدندشوخی می کرند و سر به سرشان می گذاشتند. اما آن ها....
آن ها به دنبال رضایت خدا بودند.
نمی دانم چرا ولی اسامی آن هارا نوشتم و نگه داشتم.
سه ماه بعد به آن اسامی نگاه کردم.درست بعد عملیات کربلایی ده.
نفر اول شهید. نفر دوم شهید. نفرسوم...تا نفر آخر.به ترتیب یکی پس از دیگری
گویی این کار آن ها و این شکستن نفس مهر تأییدی بود بر شهادتشان.
ارسالی از خانم نیکپور_دانشکده توانبخشی
#آزادی_معنوی📖
#شهید_مطهری
نصیحت علی (ع)
از آن کسان مباش که امید به آخرت دارد اما میخواهد بدون عمل به آخرت برسد.
برادر! اگر علی بیاید و من و تو هم برویم خدمتش و بگوییم آقا جان! ما را نصیحت کن، چنین جمله ای به ما میگویید.
تا کی بگوییم آقا دیر نمیشود، حالا وقت باقی است؟! تا هنوز جوان هستیم می گوییم ای آقا! جوان بیست ساله که دیگر وقت توبه کردنش نیست.
اتفاقا جوانی بهترین وقت است. یک شاخه تا وقتی که هنوز تازه است آمادگی بیشتری برای راست شدن دارد؛ هرچه بزرگتر و خشکتر بشود آمادگی اش کمتر میشود.
#معرفی_کتاب 📕
#صد_سال_تنهایی
صد سال تنهایی از #گابریل_گارسیا_مارکز، یکی از مشهورترین و پرفروشترین آثار در حوزه ادبیات داستانی در سطح جهان است. این کتاب باعث شد مارکز در سال ۱۹۸۲ برندهی جایزه نوبل ادبیات شود.
🔵و اعلم أن الذی بیده خزائن السموات و الأرض قد اذن لک فی الدعاء و تکفّل لک بالإجابه
🔹و بدان! آن خدایی که گنجینه های آسمان ها و زمین به دست اوست، وقتی به تو اجازه ی دعا داده است، یعنی که اجابت را بر عهده گرفته است.
اشارت:
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
«وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتجب لکم»: ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ﻣﺮﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﻴﺪ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﻨﻢ (سوره غافر _ آیه٦٠)
«وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ»: ﻫر گاه ﻛﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﻢ مره از تو جویا شدند، من نزدیکم. هر که مرا صدا کند، پاسخ می دهم. (سوره بقره _ آیه١٨٦)
🔵و أمرک أن تسأله لیعطیک و تسترحمه لیرحمک
🔹و وقتی فرمان داده است که:
از اون بخواهی، یعنی بمایش بر عطا کردن است.
و از او طلب بخشش کنی، یعنی اراده اش بر بخشیدن است.
کتاب #آیین_زندگى، وصایای امیرالمؤمنین علیه السلام به امام حسن علیه السلام
از #سید_مهدی_شجاعی
ارسالی از خانم الف.میم_دانشکده پزشکی
بسم الله الرحمن الرحیم
#معرفی کتاب: #دکتر_بدو !
اثر: #دکتر_رضا_منتظر
خاطرات سرتیپدوم #غلامحسین_دربندی
از امدادرسانی در دفاع مقدس
💣آنچه واضح است این است که، جنگ همواره با خون و خونریزی همراه بوده؛ و از این جهت، یکی از مهمترین ارکان جنگ، حضور و فعالیتِ بهموقعِ نیروهای امدادرسانی در این میدانها است.
#معرفی_کتاب📕
#قصهی_دلبری
فرمانده بسیج دانشگاه که شبیه شهدا بود
همراه رفقایش همیشه میشد کنار شهدای گمنام پیداش کرد .
صدای خوبی داشت و نوحه میخوند و پایه ی هیئت .
همیشه سرش پایین بود و به چشم پاکی تو فامیل معروف بود . از دار دنیا یه موتور تریل داشت .
اما عاشق یه دختر خانم میشه و ...
از سوریه که بر میگشت اصلن هیچی نمیگفت ولی من با ترفند های خاصی ازش حرف میکشیدم . یه بار بابام گفت نمیخواد دیگه بری اونم گفت من با نرفتنم مشکلی ندارم ولی قیامت شما جواب حضرت زهرا رو بدی ؟ پدرم دیگه نتونست حرفی بزنه و مادرم زد زیر گریه .
بعضی ها هم میگفتند رفته سوریه قصی القب شدی و آدم میکشی راستی تا حالا چند نفرو کشتی ؟ اونم حواب میداد : ....
ارسالی از آقای موسوی_دانشکده سلامت